سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اندکى که با آن بپایى به از بسیارى که از آن دلگیر آیى . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :1
بازدید دیروز :5
کل بازدید :69169
تعداد کل یاداشته ها : 5
103/9/5
4:51 ص
موسیقی
مشخصات مدیروبلاگ
 
زینب سادات مخبر[148]
یه دختر جوان با هزاران افکار سازنده برای خود سازی فردی واجتماعی ودوستدار بهترین یار مهربان،کتابٰ،و پرمطالعه ومشتاق ادمه تحصیل و...

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
آنچه گذشت[5]

این حاج آقا را که حتماً می شناسین ؟ بله آیة الله مجتهدی هستند و اون کوچولویی که توی بغل ایشونه منم . تقریباً 12 سال و چند ماه پیش بود که پدرم به دست ایشون لباس روحانیت پوشیدند ، همون روزهایی که من تازه به دنیا آمده بودم و ماه های اولیه ی زندگیم را میگذروندم . پدرم که از شاگردهای نزدیک ایشون بود از حاج آقا و چند تای دیگه از اساتیدشون برای ولیمه وعده گرفته بودن و اون روز حاج آقا آمده بودند تا میهمان پدرم باشند .

پدرم میگه همان روزهای اول تولدم منو برده بودن پیش حاج آقا و ایشون در گوشم اذان گفته بود و اون روز که برای نهار آمده بودند منزلمون پدرم منو بردن و دادن بغل حاج آقا . من که هیچی یادم نمی آید ولی پدرم میگه حاج آقا تا تو رو دیدن گفتن : ( این بچه چقدر تند تند بزرگ میشه !)  وقتی هم که پدرم می خواست این عکس را بگیرد گفته بودند : ( حالا که عکس میندازی زیرش بنویس بچه خودته که فردا برام حرف در نیارن !) اون وقت همه خندیده بودند و حاج آقا کمی پول توی لباس من گذاشته و به من هدیه کرده بودند .

اما این روز ها من خیلی دلم گرفته چون که حال حاج آقا اصلا خوب نیست ! گر چه خوشبختانه امروز از کُما بیرون آمدند اما حالشون مناسب نیست . من با تمام وجودم برای سلامتیشون دعا می کنم  و از شما هم خواهش می کنم تا در این روزهای عزای امام حسین (ع) برای سلامتی ایشون دعا کنین !

اللهم یا من اسمه دواء و ذکره شفاء اشف مرضانا و مرض المسلمین


86/10/18::: 11:48 ع
نظر()
  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ دوستی ها کم رنگ بیکسی ها پیداست راست میگفت سهراب آدم اینجا تنهاست